عشق غیرممکنp1

خب سلام من سون دونگم الان اخرای دبیرستان منه و درام میرم دانشگاه من دوتا دوست صمیمی دارم که اسماشون جه هوا و یونا است از بچگی با یکی دوستم که اسمش جونگکوکه اونم توی کلاس ماس که با تهیونگ و هوسوک دوسته بابای من صاحب یه شرکت معروفه و همکار بابای جونگکوکه بریم سراغ داستان


داشتم تو سالن قدم میزدم و فکر میکردم :
امروز جه هوا و یونا نیومدن کلا تنهام یعنی ببینمشون من میکشم اونارو
(یکی به سون دونگ تنه میزنه و سون دونگ میخوره زمین )
علامت سون دونگ:* علامت اون دختره یا هانول:+
*:حواست کجاس دختره ی گاو
(هانول پیکمی دبیرستانه و کلا بخاطر اینکه جونگکوک با سون دونگ دوسته ازش متنفره)
+:الان من باید حواسم می‌بود یا تو؟
(دختره ی هر.زه بگیرم دهنشو با خون یکی کنم ایکاش جه هوا اینجا بود وحشی اکیپمون اونه)
*:فعلا که سطح من هرچی باشه از تو بیشتره عزیزمم
(هانول موهای سون دونگ رو می گیره میکشه)
+:الان کی قوی تره هاااا
*:اخخخ من تو هنوزم همون هر.زه ای
+:خفه شوووو(و یعد سون دونگ رو هول میده زمین جوری که پای سون دونگ زخمی میشه)
+'خفه شو دختره ی جن.دههه
(که جونگکوک میاد و این صحنه رو میبینه)
........
اگه کسی خوند پارت بعدو میزارم ❤️